شکورخوشه چين

مقالۀ که در جلسه همایش وسیع نیروهای

 ترقی خواه اروپائی  بتاریخ 19/4/2008

 درهمان جلسه بایدخوانده میشد ولی نشد

 ضروراست که اول

ازخودآغازنمائیم

 

       توحق داری هرچه میخواهی باشی، انتخابش باتو است. اما نباید که انسان بودن را ازیاد ببری آ ری! انسان بودن از لای آزادی معنی حقیقی خودرا به تعریف میگیرد.

انسان های سالم  حلقات سالم را بوجود می آورند، حلقات و گروهای سالم، تشکیلات و احزاب سالم را بوجود می آورند،احزاب سالم برنامه  سالم میریزند. درجهت پیاده سازی برنامه افراد سالم را برمی گزینند.

      "اين جهان گرپرشود ازخاروخس" 

    "آتشی محوكند دريك نفس"

  " همچوعيارخدمت مردم بكن"  

    "هرچه پيش آيد ازآينده مترس"

خردمند ا ن واقعی مبارزین سیاسی  کسانی اند  که از اوضاع و احوال جامعه ملت و مردم خود با خبراند، ضرورت های عینی و شرایط زنده گی کردن را به صورت گو یا و زنده به گو ش توده ها  برسانند، وصدای بر حق توده ها را به وقت و زمانش به گو ش جامعه جهانی ر سا نیده بتو انند. 

یکی از پیش گامان سیاسی به این ادبیات اشاره میدهد: مادامیکه افراد فرا نگیرند در پس هر یک از جملات، اظهارات ، وعده وعیدهای اخلاقی، دینی، سیاسی واجتماعی منافع طبقات مختلف را جستجو کنند - در سیاست همواره قربانی سفیهانه فریب و خود فریبی بوده وخواهند بود...بلی! دید گاه هاواندیشه های فیلسوفان  و پیشگا مان سیاسی، رهبران، تئوریسینهای برجستۀ  پیش روعصر، برای ساختار تشکیلاتی وسازمان دهی، رهنمای عمل است. هرگونه ساده اندیشی درین راه، کاپی کردن از دیگران ، تطبیق آن در جامعه به زور سر نیزه، فاجعه می آ فریند، چنانچه که مشی سو سیالیزم کاپی شدۀ سرکوبگرانه، اراده گرایانه وخودکامه که آب ازکیش شخصیت مینوشیدآفریده شد« ازجوجو میروید ازگندم گندم» یعنی که کیش شخصیت درینجا هم گریبان گیرملت ما شد. مطلق گرائی و تحجرگرائی مانع انکشافات میگردد. چنانچه که مانع گردید.نه اینکه مانع گردید،بلکه زیرسلطه چپ افراطی وما فیای قدرت دولتی دردست فرکشن انگشت شماردرون حزب در هردو دوره توده ها قربانی داد ند. توده های که:

درسینه آ یات قرآن ازبرداشتند

هر قدم ورد زبان، الله اکبرداشتند

به یک دست داس  دیگرش چکش

  بسته به کمر لنگی به سر داشتند

********

بام تابه شام

در مزرعه ودرفابریکه

 مشغول به کار بودند

بی خبرراز راست و چپ

(( اسلام سیاسی ، کاگر)) بودند

چه وقت بود؟زمانی که دشمن درعقب دروازه منتظر فرصت بود.

"درعشق  تواز ملا متم ننگی نیست"

"با بی خبران درین سخن جنگی نیست"

"این شربت عشق داروی مردان است"

"نا مردان را ازین قدح رنگی نیست"

 

 اندیشه ها و دید گاه های پیش گامان سیاسی از مرز قبیله، قریه قصبه  شهرو کشورعبور کرده است.اگر عبور نمی کرد هرگزما از نظریات آ نها نقل قول نمی کردیم   به طور عمده انسان مورد تو جه شان قرار داشت وهم رفتن به سوی انکشا فات رامطابق به خواست ونیاز جامعه گام به گام به دست آوردهای علمی و فنی تو صیه کرده اند و راه های را نشان داده اند که تنها به آ ری و بلی نمیتوان همۀ مشکلات را دریک شبانه روز حل و فصل کرد بلکه طی طریق  راه طولانی، نقد ازگذشته ، تحقیق وبررسی دقیق  درمسائل اجتماعی ، شرط اساسی و ضروری است.

    خیاطی که نتواند سوزن تار نماید چطور میتواند لبا س بدوزد

"نیست یاری تا بگویم راز خویش"

"ناله پنهان کرده ام در ساز خویش"

"چنگ اندوهم ٫خدا را ٫زخمه یی"

"زخمه یی٫تابر کشم آواز خویش"

اینجانب بیان میدارم: حوادث و ماجراهای سیاسی نظامی خون آلود و فا جعه آفرین درتاریخ کشوراز حملۀ سکندر مقدونی شروع ، بعدش اعراب بادیه نشین ، تجاوز ،چنگیز،هلاکو، تا به صدور اندیشه های انقلابی بدون درنظرداشت خود آ گاهی ملی و توده ای وحملۀ آ ی اس، آی در رآس آ ن، سی آی، ای  زیر عنوان اسلا م سچه  به کرات نشان داده اند، که  افغا نستان کشوری است  در مرکز جیو پو لیتیک آ سیا قرار دارد، مرکز آسیا نمیتواند به حوزه منافع قدرت خاصی در آید، هرزمانی که قدرتهای منطقه ای  خو استه اند جغرا فیای سیاسی افغا نستان را به شکل از اشکال بی ثبات بسازند وازان نفع بردارند عاقبت خود درحلقۀ گیرمانده اند. کشورهای درگیر در قضایای افغا نستان نباید حوادث دراما تیک 11 سپتمبر را  به حیث کلید انکشافات جدید سیاسی برای عملیه کنفرانس بن بر شمرند ، چرا که عملیه کنفرانس بن دارد  اسناد اشتباهات  تاریخی خودرا در قضایای افغا نستان خود امضا نماید. باذکر مطالب مطروحه همه کشور های متجاوز و متعرض درک نمایند و بگویند که مردم افغا نستان همان طوریکه با دشمن سخت گیراند د ر منا سبات دوستی و روابط متقا بله ودوجانبه باحقوق مساوی ارزش قایل میباشند.  

 زمانیکه درسطح کشور ازحقو ق مساوی سخن در میان می آ ید. باید که مطالب ذیل را از نظر دور ندا شت. آ زادی ، برابری ، حق انسان ، اندیشۀ دمو کراسی واقعی، پا کیزه  نگه دا شتن آ ن درچارچوب عدالت اجتماعی میسر شده میتواند. بد بختانه که در سر زمین ما چنین یک فرهنگ موجود نبود.  در کشورما دوام سلطۀ تبار گرائی خشن، که تضاد های قومی و ملی ، زبانی و مذهبی را تشدید بخشیده است. وهمیش سعی برآن داشته اند که ازعقب ماندگی مناسبات اجتماعی اقتصادی استفاده های نا جایز نمایند. به این خاطر است که در وجود سلطنت های ا ستبدادی و قبیله سالاری در کشور ما (( ملت)) حاکمیت ملی که  ممثل  اراده مردم  در کشورباشد بوجود نیامده است. اگرعدالت اجتماعی وجود می داشت. شلاق (( حزب دموکراتیک خلق افغا نستان را نمی خورد)).

 این حزب بعد ازان

 فاتح صد سکندرشد

 عسکرجا نشین کارگرشد

 عدالت اجتماعی

 در گرو یک چند نفرشد.

 نظام اجتماعی

 تیت و پرک

 وخراب ابترشد.

 یعنی که خلاف برنامه عمل حزب اقدامات صورت گرفت. موتر که از جاده بیراهه شود را کبین تلف می شوند. سلفش با آ نکه حمایه نیم قدرت جهانی را با خود داشت بیرق انتر نا سیولازم را شور داد ولی  چیزی برای مردم داده نتوانست.

خرچ اگرازکیسۀ مهمان بود

 حاتم طائی شدن آسان بود.

تاکه مهمان درکشورما ن بود

 حاکمیت کردن آسان بود.

زمانیکه مهمان بخیر کشور را ترک گفت نه دیگی بود ونه طبقی. دپردی کت تر نیمو شپو دی.   بلی! تازمانیکه به حقیقت تاریخی وطن اعتنا نشود وبا فرهنگ سیاسی بالا ی که امروز درجهان مروج است.  درعرصه مبارزه آ شنائی صورت نگیرد. نمیتوان یقین کرد که به حقوق تمام ملیت ها در همه عر صه ها احترام گذا شته میشود. بنآ ملت های نا  راضی نمیتو انند که آ رام بنشینند تا آ نجائی به مبارزه داد خواهانه ادامه میدهند که راضی شوند. آ ن وقتی است که  برای نگه داری وطن واحد ، برادر وار داو طلبانه قدم در پیش می گذارند.

"در اقصای عالـم بگشتم بسی          بسر بردم ایام با هـــــر کسی"

 "تمتع به هـــــر گوشـهء یافتم          ز هــر خرمنی خوشـهء یافتم"

 روشن فکرا نیکه ادعا دارند گامها باید به سوی خود آ گاهی ملی بردا شته شود، و خود سنگ آ زادی خواهی و دمو کراسی را به سینه می زنند. اگر در ادعای خود وا قعآ صادق هستند.قبل ازینکه به این جلسه بیایند. باید که ازیک باند کوچک با اندیشه های خود محوری و خود پسندانه سیاسی و برتری جو یانۀ سمتی و  قوم گرا ئی نیامده باشند، استعداد و توانائی خودرا در جهت آزادی وطن سعادت انسان وطن ، پرورش فکری مردم به سوی دمو کراسی در بستر حیات سیاسی و اجتماعی به صورت مساوی وعمل مشترک بکاراندازند درآن صورت است که اندیشه ها ی انسان گرائی ریشۀ به زمین  علم و معرفت میدوانند. شاخ وبرگ  میکشند، رشد ونمومینمایند گلهای آرزوها همه میشکفند وثمرمیدهند.

ما نباید درنقش نهال عمل نما ئیم که باغبان ثمر مارا بگیرد

باغبان شویم تا نهالی برای آ ینده گان بنشانیم

یاران ما بودند کسانیکه درگذشتۀ سیاسی عرض اندام نمودند متفکرین خوب بودند.ایجادگران وسازندگان نیکوی آن زمان  بودند، ساختند بوجود آوردند، فرم و شکل دادند،استقامت دادند،سمت دهی کردند. یاران قلم بودند.مردان سخن وقدم بودند که نهال  امید وآ رزوهای توده هارا بر زمین خوشبختی نسلها ی آینده غرص نمودند. تااگرنسلهای آینده ثمری ازین باغ امیدبه سوی خو شبختی میوه بچینند ولی طفلکان قدو نیم قد پیشرو عصر بی خبر از گرمی وسردی  روز گاران به امید یکی دو سیب سرخ همه شاخ ها ی در خت پر بار را یکایک شکستاندند. واین باغ زیبا ومقبول توده ها وزحمت کشان را به ویرانه مبدل نمودند. همه شاخه ها و برگ ها را تند باد حوادث منا زعات هوای سرد، از زمین به هوابا خود گرفت به قاره قارۀ جهان تیت و پرک کرد، این قطرات بارا ن، دنیای از ا نسا نیت ، بعداز وقفۀ، نه شدکه آرام بگیرند، بلکه طبعیت آزاد آ نها،هریک را مجبور به حرکت آورد و درجستجوی یاران گم شدۀ خویش شدند.از،میان سنگچل، گل ولای،تنگی به تنگی، دره به دره، وادی به وادی، دشت به دشت، ده به ده، قریه به قریه، شهربه شهر، ولایت به ولایت، کشوربه کشور،قاره به قاره، به دروازه ها کوبیدند، باب مذاکره راباز کردند و به گفت و شنودآ غازیدند. این آغازیدن گفت و شنودها دلالت به بیداری سیاسی مینماید. در پرتو همین  بیداری و آگاهی سیاسی بود که در داخل و خارج کشور، گروه ها واحزاب سیاسی فراوان بادیدگاه های باز در عرصه مبارزات سیاسی عرض وجود نمودند. بلی عرض وجودنمودند. اما با موج و اوج بالای پراگنده توام با ناتوانی، افسوس که درمقابل هم قرارداریم.؟

"زآ ب خورد ما هی خورد خیزد     نهنگ آن به که در دریا ستیزد"

***

چراغی نباشیم که عیب ها ی ملی و قومی  و غیره را بر جسته نما ئیم

بلکه آ فتابی شویم برای کشتن حشرات وامراض ضد ملی

تا زمانیکه جنبش روشن فکری از لحاظ نظری وعملی متحدانه تجدید حیات نکنند و به پا نخیزد،گذشتن ازین برهه تاریخی پرآشوب، ساده و زود رس نخواهد بود. پس برای همه لازم است. که درین محفل بررسی  قضاوت را روی مو ضوعات وطن، اتحاد گستردۀ روشن فکری نمائیم، داوری دورازحب و بغض باشد که بتواند پیام آن وحدت همه  وطن خواهان را سبب شود وسرنوشت کشور را رقم بزند.

 

 

 


بالا
 
بازگشت