بصـــیر کـــامجــــو

 

بصیر کامجو ــ آلمان

جون ـ 2008 میلادی

 

بیانی ازسه طرح سیاسی صلح برای افغانستان

 

با ادای ادب و عرض حرمت میخواهم که بهترین تمنیات نیک خود را به همۀ شهروندان گرامی ام درهر کجای دنیا که هستند تقدیم نمایم . شاد و سرحال باشید.

قابل یاد آوری ست که  ورود قرن بیست ویکم آغازگرجنبش خود آگاهی ملی  واستقرار حاکمیت قانون و محو شؤونیزم قبیله  درافغانستان می باشد .

با درک این اندیشه نسل دگر اندیش  کشور ما این رهروان صدیق راه استقلال و صلح و آزادی ، با اراده آهنین و روحیه بلند سرشار از عشق به انسان ، ازمنافع سیاسی و فرهنگی و اجتماعی وتاریخی مردم خویش تا پای وجان دفاع می نمایند .

و ازتمام ارزشهای هویتی و اصالتی و ذاتی ایکه هستی و غرور وعزت وافتخار آنها را می سازد عقلانی  دفاع می کنند.

وبدون معامله و تسلیم بقدرت و آلودگی های مادی با ضمیر روشن ووجدان بی آلایش ونیت پاکیزه ، با ارجگذاشتی به ریزش خون شهیدان راه آزادی واستقلال و منافع کل کشور ،  با اتکأ به نیروی خودی و خودگردانی ملی ،  جامعه مساعد به تکامل خویش را به قلعه های رفیع خوشبختی وسعادت رهنمون می شوند.

مگربا تأسف ودرد هرروزیکه  در کشور ما سپری می شود طبق پلان از قبل  سنجیده شده سیاسی قبیله گرایان : راه صلح و ثبات ، راه همبستگی و همزیستی ،  راه پیشرفت و تکامل قصداً عمداً مسدود میگردد.

ومعکوساً راه سیاست : جنگ و خشونت ، تسلیح باند های مافیایی وتقویه تروریزم وآدم ربایی ، تولید وترافیک مواد مخدر، انشقاق ملی وبی اعتمادی ملی ـ  آسفالت میشود .

ومبارزه همه جانیه علیه زبان فارسی ونابودی عظمت فرهنگی و هویت ملی خراسانیان بوسیله عمال دولت وگروپ وابستۀ حامد کرزی و حزب افغان ملت ووابستگان حزب اسلامی وروشنفکران عقب گرای ــ دموکرات مشرب خمار حاکمیت شؤونیزم قبیله ،  آشکارا بدون پرده پوشی در مرکز وولایات و خارج کشورتشدید ، تعقیب و پیش برده می شود .

شاید سوال مطرح گردد . که آقای حامد کرزی بگفتۀ خودش رئیس جمهوری منتخب اوغانستان است . او چه نیازی به بی ثباتی اوضاع جامعه داشته باشد  . برعکس او میتواند در فضای صلح وآزادی بیشتر بنفع مردم خدمت نماید واز خود نام نیک در تاریخ بجا بگذارد. کاشکی که اینطور می بود که نیست . واقعاً و عملاًکه نیست .

زیرا در فضای آزادی و صلح و ثبات ،  صرف قانون و خِـرد حکومت می کند .

نه شخص ویا گروهی وآنهم  با این ویژگی مانند : آقای حامد کرزی و گروپ اش یعنی که روشنفکران سر سپردۀ شؤونیزم قبیله  ، این گماشتگان ومدافعان صدیق منافع نهاد های سرمایداری جهانی .

بادرک این مسئله است که قبیله سالاران دررأس آقای حامد کرزی ، ملا محمد عمر و گلبدین حکمتیارهمه به سهم خویش درراه تحکیم پایه های مادی و سیاسی  حاکمیت شؤونیزم قبیله ،  انشقاق ملی وتشدید جنگ خدمت میکنند .

رهبران قبیله خود خوب میدانند که تشنج اوضاع سیاسی و اجتماعی ،  ایجاد  خشونت وبی  امنیتی درافغانستان بستره گرمی برای حفظ حاکمیت سیاسی  تک قومی و قبیله سالاری  ایشان میباشد .

وبه این خاطر است که همۀ رهروان  راه امیرعبدالرحمان خان ، نادر خان ... از تحقق زیر ساخت های مادی جامعه مدنی وتأمین تعادل حقوق شهروندی در میهن ما میترسند .  زیرا در چنین جامعۀ که درآن ارادۀ وآرای مردم سرنوشت حاکمیت سیاسی را تعیین می کند !  نه نهاد های بزرگ سرمایداری وانجوها ؟ .

در چنان یک جامعه عادلانه جایی به افراد تک محورعظمت طلب وخشونت پرورو بی کفایت بد نیت  وابسته بغیر ، درمقام رهبری حاکمیت مردمی  وجود ندارد  .

مردم بیدار شرافت مند ،  استقلال پرور ،  آزادی خواه و صلح جو!

زمانی میتواند موتوراوضاع سیاسی و اجتماعی کشور بسوی همجوشی و همبستگی شهروندی حرکت نماید وآفتاب گرم صلح و ثبات در میهن ما به تابیدن آغاز کند  که سنت دیر پای حاکمیت داری شؤونیزم سیاسی قبیله ستم گستر وابسته بغیر برای همیشه از صفحه تاریخ برداشته شود .

 تحقق سیاسی چنین ارمان مقدس تاریخی و مردمی از راه اتحاد و همبستگی  سیاسی  نیرو های تحت ستم دریک روند خود گردانی ملی به نحو مسالمت آمیزاز طریق  آراء نمایند گان منتخب  مردم در پارلمان افغانستان میتواند توضیح و تفسیر شود .

اینک برخی از راهبرد های سیاسی ایکه زیرساخت های جامعه نوین در افغانستان را نهادینه می سازد و مناسبات قبیلوی را از بیخ و بن نابود مینماید و عبارت اند از :

یک ـ آوردن تغییرات اساسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان بنفع انسان و آزادی وصلح و تأمین تعادل حقوق شهروندی .

دو ـ تطبیق راهبرد سیاسی « تغییرنام افغانستان به خراسان » و واپسگیری هویت ملی در کشور .

سه ـ شناسایی خط دیورند بمثابه مرز مشترک میان پاکستان و افغانستان و ایجاد صلح در منطقه .

چهارـ قبول زبان فارسی در قانون اساسی ، بمثابه  یگانه  زبان رسمی سراسری و تفاهم ملی ، زبان علم ، اقتصاد ، سیاست وفرهنگ وادبیات در افغانستان .

پنج ـ  پذیرش سیستم نظام پارلمانی و انتخابی بودن تمام ارگان های قدرت و ادارۀ دولتی از علاقه داری تا ولایات ومرکز درقانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان .

شش ـ عملی نمودن سرشماری دقیق نفوس وتوزیع شناسنامۀ شهروندی بی غرضانه و صادقانه و شفاف.

هفت ـ اینها وده ها مؤلفه های ناب  دیگریکه درراه حل اساسی مسئله ملی در افغانستان خدمت میکنند و جامعه را بسوی ملت سازی و همجوشی ملی و هویت سازی ملی  سوق می دهند. عملی نگردد .  تبر تیز حاکمیت شؤونیزم قبیله با نتایج  دست داشته اش همچو خون و خشونت ، قتل و کشتار ،  تعرض وتعصب با نیرومندی وافتخارهرچه بیشتر ریشه های تازۀ درخت هستی مادی و معنوی مردم بومی میهن مارا قطع و خشک خواهد نمود .

زنده و جاویدان باد ارمان مقدس راه همبستگی ملی ، وتأمین آزادی وصلح و عدالت اجتماعی در کشور ما و منطقه و جهان .

اینک بادرک اوضاع سیاسی غم انگیز کشور جهت یاد آوری به شهروندان ترقی پسند ودگردوست خویش بار دوم آن سه طرح سیاسی صلح برای افغانستان را که سالهای قبل بصورت مفصل در مطبوعات برون مرزی ودرون مرزی انتشار یافت  ، کنون بصورت اجمال برخی از مفاهیم  آنها را که پیام آور صلح وافتخار است بدست نشر می سپارم . شرح تفصیلی این سه طرح سیاسی صلح به آنعده شهروندانیکه علاقه بخوانش  مکمل آن را دارند درآرشیف سایت های آریایی ، آریانانت ، خاورزمین وخاوران ... وجراید وهفته نامه های داخل و خارج کشور قابل دسترسی است .

 

یک ـ تغییر نام افغانستان به « خــــــراسان »

به سلسلۀ روند خود آگاهی ملی وراهرفت بسوی « حل اساسی مسئله ملی » وساخت ملت یک پارچه خراسانی در افغانستان متذکر باید گردید که :

دراوائل سال 2006 میلادی طرح سیاسی تغییر نام افغانستان به خراسان را بمقام محترم دولت جمهوری اسلامی و پارلمان افغانستان ارائه داشتم . ودر آن از تمام نهاد های سیاسی و اجتماعی کشور وقوای سه گانه دولت اسلامی آرزو برده شده است که به تائید و تصویب ماهیت صلح آمیز این راهبرد سیاسی تمکین وارج گذاشته شود.

ازدید انسانی و بشر دوستی تغییر نام افغانستان به « خراسان » راهبرد عقلانی و مدخلی در راه     « حل اساسی مسئله ملی » و ایجاد ملت سربلند خراسانی است . که با تحقق این راهکار سیاسی بوسیلۀ  همه پرسی عمومی از طریق مردم ما ویا تائید شورای ملی منتخب عملی میگردد . در آن مرتبه همۀ  منازعات و جدال تباری و اتنیکی ایکه میان قبایل و ملیت های ساکن کشور مان در حال و گذشته جریان داشته ودارد برچیده می شود .

اسم میهن ما خراسان یگانه اسم  مناسب وپیام آور بخت و افتخاری ست که ازمکان نور و روشنایی ، آفتاب برآمد مشتق  شده  ، و کدام مناسبت ذاتی خونی و ریشه ای به کدام تباری ، ،  ملیتی و قومی هم  ندارد .

تحت نام  نورانی «  خراسان و ملت خراسان » میتواند یک هندوتبار ، یک نورستانی ، یک تاجیک ، یک پشتون ، یک هزاره ، یک بلوچ ، یک عرب تبار ، یک ازبک ، یک ترکمن یک پشه یی ووو وطن ما  تثبیت هویت شود وخود را خراسانی بداند و به آن افتخار نماید و به ارزشهای فرهنگی مشترک آن ببالد . و سربلندی وعزت وغرور سالم قومی  و ملی خود را درارزش های معرفتی و هویتی آن دخیل بیند.

با نام خراسان وخراسانی شهروندان میهن ما نصیب هویت فرهنگی یکهزارو پنجصد سالۀ   این خطۀ     

باستانی می شوند که در بستره آن بزرگترین علما فضلا شعرا دانشمندان و خردمندان شهیری ظهور نمودند وفرآورد های نابی درعرصه های علوم دینی ، عقلی ، طبی ،  ادب و شعر ووو به جهان بشریت از خود بجا گذاشتند که امروز باعث افتخار و سربلندی ما و جهانیان می باشند

 

به امید زندگی پر از خوشبختی برای همه

در کشور آبایی ما خـــــــراسان

 

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

دو ـ « شناسایی خط دیورند » آغازطلوع آفتاب صلح بر فراز افغانستان و پاکستان

با پیروی از تحقق مؤلفه های  اندیشه ثبات و امنیت در منطقه وجهان ، وتحکیم حاکمیت قانون در افغانستان وایجاد پل دوستی پایدار میان میهن ما وکشور های همسایه .

طرح راهکارسیاسی صلح : تحت نام  « شناسایی خط دیورند » آغاز طلوع آفتاب صلح بر فراز افغانستان و پاکستان ازجانب ما در اوائل سال 2007 میلادی به مردم و مقام محترم جمهوری اسلامی و پارلمان افغانستان ارائه داشتیم . ودر آن طرح  از تمام نهاد های سیاسی و اجتماعی کشور وجهان خواسته شده بود که از داعیه صلح درمبارزه بخاطر محوکامل پایه های تروریزم ودهشت افگنی وجنگ در منطقه حمایت عملی نمایند .

ما با آموزش دقیق از تاریخ کشور مان وریشه یابی منابع خشونت میان پاکستان و افغانستان به این اندیشه تأکید می ورزیم که گره همه مشکلات ، منازعات شصت سال اخیردرمنطقه به حل معضلۀ " خط دیورند" پیوند تنگاتنگ دارد.

شناسایی خط دیورند ازسوی دولت جمهوری افغانستان منحیث مرزمشترک بین المللی میان دوکشور واخذ حق ترانزیت آزاد برای کالاهای تجارتی افغانستان ، گام سیاسی بجا در تحکیم صلح میباشد .

ما امید واریم که رهبران سیاسی دولت جمهوری اسلامی افغانستان به منافع کل کشور اندیشه نمایند ، دگر با موانع خود ساختی همچو حکومت های پیشین با شعار هــــــای انتزاعی داؤد خانی به اصطلاح « داعیه پشتونستان »  خود را فریب ندهند ، وبه نیت صلح خواهانۀ مردم ارج بگذارند، ودرراه اصول شناسایی خط دیورند گام عملی بگذارند وبرای همیشه گلم این ماتم نیم قرنه خشونت وبی اعتمادی  را از بین دو کشور بردارند . وپل دوستی سیاسی ،  انسانی ، اقتصادی واجتماعی و فرهنگی میان خلقهای دوکشور مستقل و مشترک منافع را صادقانه وبادستان پاکیزه بدون اغراض اعمار نمایند .

به امید حُسن همجواری ودوستی

میان خلقها

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

سـه ــ فارسی زبان همبستگی وتفاهم ملی

بی تردید  شهروندان حق بین مامیدانند که  ، یکی از بُرُوز مشکلات عمده سیاسی ـ اجتماعی وتشدید نفاق ملی  ، میان مردم ما از صد سال اخیر  تا  امروز ، مسئلۀ چگونگی برخورد با هستی وگویش زبان رسمی فارسی ، از سوی حاکمان قبیله گرا وگروهک های سیاسی وابسته  و روشنفکران ضعیف نفس ، مادی پرست  دنباله رو و بی هویت بوده است .

خاندان آل یحیا  یعنی نادر خان  هاشم خان ، شاه محمود خان ... وخانواده ایشان  توانستند با اجرای  چنین ستمی  ،  سیاست استعمارکهن انگلیس  را که علیه نابودی زبان فارسی دراوایل قرن نوزدهم در هند برتانوی آغاز کرده بودند ، دراواسط قرن بیستم درخراسان زمین این مهد پیدایی زبان فارسی به  انجام رسانند.

زبان فارسی درجریان ده ها سدۀ تاریخی بمثابه زبان  حوزۀ تمدنی بخشی آسیا وزبان دوم جهان اسلام ازموقعیت وعظمت فرهنگی ویژۀ  برخوردار بوده است . کنون در ردیف زبان های بین المللی جهان نظیر انگلیسی ، اسپانیایی ، فرانسوی ، روسی ، عربی ، آلمانی ، و... ؛ زبان فارسی مقام شامخ ومراتب رفیع همسنگی علمی ـ فرهنگی ـ اقتصادی وسیاسی را  دارد که احراز می کند.

مردم ما وجود همۀ زبان ها وگویش های محلی درافغانستان را ازافتخارات وغنای فرهنگی تمامی گروهای قومی ولایه های اجتماعی کشورقبول ،مگرزبان فارسی را زبان مادر یا پایه ، زبان رسمی سراسری تفاهم و همبستگی ملی ، زبان اقتصاد ، سیاست و فرهنگ جامعه خود می شناسند  .

 تاریخ جوامع بشری نشان داده ودر کشور های غرب صنعتی نیز تجربه شده است که صرف با یک زبان سراسری ، ملت و دولت نیرومند ایجاد می شود . خوشبختانه که در افغانستان زبان فارسی از این موقعیت شایسته فرهنگی وسیاسی و علمی برخوردار است .  بناً تطبیق سیاست چند زبانی در افغانستان به هر نحوی که تعبیر گردد فقط جلوگیری از روند ملت سازی بوده و جزحفظ انشقاق ملی ونوع تحکیم حاکمیت شؤونیزم قبیله چیز دیگری بیش نیست

بخاطر همین ضرورت های اجتماعی ، علمی ، فرهنگی وسیاسی درراه همجوشی ملی  وتشکیل ملت یک پارچه خراسانی وایجاد صلح پایداردرافغانستان می باشد ، که ما به یک زبانی ، زبان فارسی  رأی عقلانی وفارغ ازهرگونه عصبیت نژادی میدهیم  .

 

افتخار به عظمت فرهنگی  زبان فارسی

 

بادرود فراوان همشهری شما

بصیر کامجو

 

یاد آوری : مفاهیم فوق بصورت تصویری در سایت ( youtube ) نیز قابل دریافت است .

 

   


بالا
 
بازگشت