آِینده مناسبات جدیدافغانستان وپاکستان، درسایهءISI 

                                           

میر حسا م الدین برومند  

 درتاریخ جهان ، روز 11 سپتمبر 2001 صفحه جدید ی گشوده شد . تاریخ ورق خورد که اثرات بیشتر آن پس از امریکا بر افغانستان واردآمد .بدین مفهوم  که افغانستان درسطح جهان ازین رویداد نفع بیشتر برد ه ، فصل نوینی  در حیات سیاسی آن گشوده شد .

در حمله نظامی امریکا برافغانستان که هد ف اصلی همانا مقابله با تروریزم جهانی بود ، تلفات مردم افغانستان بالا تر از شمار قربانیان حادثه 11 سپتمبر که بیش از سه هزارگزارش یافت ، بوده است .

با آن که ظاهرا  بر طالبا ن ضربه محکمی فرود آمد ه ، منتج به ازهم پاشیدن ستون های اصلی آنان گردید ،لاکن با گذشت چند سال ، باحمایت فزاینده القاعده هکذا حمایت جدی طالبان از آنسوی سرحد که تشکل و سازماندهی مجد د آنان مستقیما در دست  ISI  پاکستان قرارداشت ، طالبان روز تاروز مصمم تر ، متشکل تر ، مجهز تروبیبا کتر ونیرومند تر شدند ، که در نتیجه  افغانستان وارد مرحله ء دیگری از جنگها گردیده ، فصل جدید نیز با خون افغانها رنگین ساخته شد.

یکی از اثرات دامنه دار شدن جنگها اینست که پاکستان عملا پای خود را درجنگها کشانید . روند حمایت وتقویت طالبان طی چند سال به حدی بالاگرفت که اکنون حتی نیرومند ترین نیروهای بین المللی جهان سا زمان اتلانتیک شمالی یا نا توبا موجودیت 36کشوردرافغانستان، توسط آنان به چا لش کشیده شده است . این ادعا در اظهارات اخیر لوی درستیز ایالات متحده امریکا مبنی براینکه ، امریکا در جنگ افغانستان برنده نخواهدبود ، به وضوح مسجل گردیده است .

پاکستان چه بخواهد چه نخواهد ، جنگ علیه کشورش که تخم آن بوسیله خودش کاشته شده ، در آنسوی سرحد به طور روز افزون توسعه خواهد یا فت .اخیرا گزارش داده شد که قوای ناتو حدود صد نفر از اعضای القاعده رادر آنسوی سرحد ازبین برده است . در صورت ثقه بودن ، این در نفس خود بزرگترین حملات در خاک پاکستان علیه دستجات القاعده خواهد بود . اینکه درین میان تلفات افراد ملکی خیلی ها محدود گزارش شده ، گمان میرود که به گمان اغلب برخلاف توقع ، استخبارات پاکستان در زمینه با نیروهای ائتلاف همکاری داشته است .

از چرخشهای مهم سیاسی  منطقه مصادف با هفتمین سالروز حادثهء 11 سپتمبر در امریکا ، حلف وفاداری آصف علی زرداری به عنوان رئیس جمهور جدید پاکستان واشتراک حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان در محفل متذکره میباشد .

موصوف یگانه رئیس جمهور اشتراک کننده در محفل حلف وفاداری زرداری بود که گفته میشود به استشاره امریکا وظاهرا به در خواست شخص زرداری ، انجام پذیرفته است .

حامد کرزی در پرس کنفرانس مورخ 11 سپتمبر خود در کا بل، ایجاد مناسبات نوین سیاسی با پاکستان را ، آغاز فصلی جدیدی از منا سبا ت حسنه میان دوکشور پاکستان وافغانستان خواند ، چیزی که از نظر آگاهان سیاسی تداوم آن ،به هیچوجه مقرون به حقیقت نبوده وعملا تحقق نخواهد یافت

اینکه این خوشبینی کرزی تا چه حد میتواند پذیرنده و پایا باشد ، یقینا زمان به آ ن پاسخ خواهد گفت ،چه تجربه تلخ گذشته ء مناسبات با پا کستان نشانداده که روابط میان دوکشور همیشه شکننده بوده ، چون پیمان شکنی ومداخله در امور داخلی افغانستان در سرخط برنامه های همیشگی رهبران پاکستان بویژه سا زمان استخباراتی ISI ، در گذشته قرارداشته است .

ازینجاست که گفته میشود روحیه جدید همکاری پاکستان با ا فغانستان پس از به قدرت رسیدن آصف علی زرداری ،بیشتر میتواندموقتی باشد تا دایمی .

ازنظر خبره گان سیاسی در منطقه ، بهترآن خواهد بود که در دوطرف خط ، یک سیاست واحد ومشخص نظامی عملی شود .

اینکه موقعیت آصف علی زرداری در برابر قوای ائتلاف چه خواهد بود ، تا اندازه یی روشن به نظر می آ ید ، زیرا گفته میشود که تغییر زعامت در پاکستان با موافقت وحتی تلاش امریکا انجام یافته است  .

چنین به نظر میرسد که امریکا در انتخاب خود میان آصف علی زرداری وپرویز مشرف ، مکث دقیق وبا ملا حظه تری داشته است .

تاریخ نشان داده ، رهبرانی چون پرویز مشرف وجنرال ضیاءالحق  که از طریق کودتا های نظامی رویکار آمدند ، با آن که اردو قطعا در دست شان بوده وحاکمیت عام وتام داشته اند  ، در مقابل فاقد پایه مردمی بوده اند که باتوسل به زور حکمروایی شا ن راتحکیم بخشیده اند . اما آصف علی زرداری که گفته میشود از قبل با امریکا ارتباطات عمیقی داشته است ، به باور صاحبنظران سیاسی بر پا یه یی بودن جایگاه وی وحزبش در میان توده های وسیع پاکستان ، باید قویا متیقن بود . به عباره ء دیگر زعامت جدید پاکستان بویژه « حزب مردم پاکستان » از حمایت مردم پاکستان برخورداراست ، چیزی که در افغانستان حکومت حامد کرزی معکوس آن ثابت شده ، موجود یت چنین زمامداری برگرده های مردم سنگینی میکند .

اینکه چه پیش آ مد تا نواز شریف سر جایش میخکوب گردد ، در واقع امر ساده یی نبوده است

اکنون نوازشریف وحزب مسلم لیک وی که اپوزیسیون دولت جدید تلقی میگردد ، هر آن میتواند برای آصف علی زرداری درد سر آفرین باشد .

امریکا از قبل متیقن بود  که نواز شریف وحزب مسلم لیک وی به جهت نزدیکی روابطش با بنیاد گراها  ، به هیچوجه نمیتوانست برایش یک مهر ه کلیدی وبدرد بخور باشد .

با اینکه، ائتلاف شکننده وکوتاه مدت حزب مسلم لیک نواز شریف با حزب مردم پاکستان در قدرت ، طی فاصله زمانی صرفا چند ماهه قدرت در رهبری حکومت  ، وحاکمیت مستقلانه دولت جدید ، بر محبوبیت ومردمی بودن آصف علی زرداری افزود، لاکن امکان  بروز یک هرج ومرج سیا سی واقتصادی ناشی از بی تجربگی آصف علی زرداری وحملات ناتو در آن کشوردر آینده،  میتواند متصور باشد .

آصف علی زرداری با آن که بر فساد اداری واستفاده جویی در زمان صدارت همسرش بینظیر بوتو متهم است ، هکذا از نظر تحصیل فاقد معیار های قوی خوانده شده ، این شا نس را آورده که تقدیر دست اورا در دست  خانواده بوتوگذاشته است .تاریخ بسیاری از ملل جهان منجمله کشور های منطقه  پیوسته شاهد رسیدن به قدرت افراد برپایه نظیر همچو وصلت ها ی خانواده گی بوده است .

خانواده بوتو بی گمان  برای نسل ها در پاکستان حکمروایی خواهد کرد .چنانچه همین اکنون پسر بینظیر بوتو که در لندن تحصیل میکند ، نامزد رئیس «حزب مردم » پاکستان در آ ینده میباشد که بی تردید روز وروزگاری کرسی ریاست حزب ، پایش را به کرسی ریاست جمهوری پاکستان  خواهد کشانید .

به گواهی تاریخ وبا نگاهی از یک زاویه دیگر در کشور های چون هند ، پاکستان ، بنگله دیش وسریلانکا ، تکرار رویکار آمدن نسل به نسل  وفرد به فرد در یک خانواده مقتدر وحکمروا به یک عنعنه مبد ل وبه عباره یی شکل موروثی را به خود گرفته ا ست ، بدین مفهوم که وقتی مردم رهبری خانواده یی را پذیرفتند تا آخر حاکمیت آن خانواده را محفوظ نگهمیدارند .

درپاکستان ذوالفقار علی بوتو ، نصرت بوتو مادر بینظیر بوتو ، شخص بینظیر بوتو  واینک زرداری داماد بوتو ، هکذا در هند نهرو ، مهاتما گاندی ، ا ندرا گاندی و راجیو گاندی پسرش دررهبری کشور هایشان قرار گرفتند که در کشور های سریلا نکا و بنگله دیش نیز روال برهمین منوال بوده است .

فراموش نکنیم که فقط تدبرسیاسی میتواند بر تداوم قدرت زرداری درین کرسی صحه بگذارد . تاثیر دوام قدرت زرداری مطمئنا ثبات سیاسی را نه تنها در پاکستان بلکه در افغانستان نیز در پی خواهد داشت ، چه بسا که خصوصیت متبارز رئیس جمهور جدید پاکستان در یکدست بودن هردو کرسی یعنی ریاست  جمهور ی وصدارت  بوده که ریاست هردو را یک حزب به دوش میکشد .این موقعیت فرصت طلا یی را در دست آصف علی زرداری و در یک کلام برای ملت پاکستان گذاشته است .

پشتوانه مردمی ازحزب وشخص زرداری که انتخابات اخیر در پاکستان عملا به نمایش گذاشته شد ، ونشانه های مبنی برنزدیکی حزب با اردو نیز بوضوح ملموس است  ، از ویژه گیهای دیگر در حاکمیت تازه برسر اقتدار پاکستان محسوب و افق های تازه را جلوه گر میسازد  ، افقها یی که تا اکنون تاریخ پاکستان شاهد آن نبوده است .

علی الرغم اینهمه شانس های طلایی بیم آن میرود که در آینده شاهد نتیجه برعکس تصورات خوشبینانه کنونی درپاکستان باشیم .

قراین نشان میدهد قسمی که گفته آمدیم روابط امریکا با آصف علی زرداری ومخصوصا حزب PP به جهت  نفوذ حزب متذکره در متن جامعه پاکستان ، عمیقتر بوده است .

با وصف آن ، پیامد های بمباردمان نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا برقلمرو پاکستان ، کشور 180میلیونی که خود دارای بم اتوم میباشد ، عواقب غیر منتظره یی را درمنطقه ، در پی خواهد داشت .

در همین رابطه گفته میشود که درپاکستان به اردو امرشده تا در برابرحملات هوایی امریکا بیتفا وت نماند .

 به جهت حساسیت های موجود درپاکستان ، ظرف یک هفته اخیرسفرهایی انجام پذیرفت  . وزیر دفاع امریکا به افغانستان ولوی درستیز آن کشور به پاکستان سفرنمود .هکذا رئیس جمهور پاکستان رهسپار لندن شد.

زرداری طی سخنانی در لندن ، اظهار داشت که : «ما از امنیت خود دفاع میکنیم ».

این اظهارات چند معنی میتواند داشته باشد .در توجیه این اظهارات نمیتوان ناگزیری های پاکستان را نادیده انگاشت . اگر پاکستان از خود دفاع هم نکند،در واقع  این خود باعث بحران دیگری در آن کشور میگرد د .امکان دارد پاکستان از درون منفجر شود ، مخصوصا اینکه روحیهء ضد تجاوز آنجا بویژه در مناطق قبایلی ، جاییکه حکومت مرکزی برآن کنترول ندارد به وضوح مشاهده میگردد .

 دریک مصاحبه تازهء سفیرروسیه در کابل با رادیو بی.بی.سی که طی آن سفیر مذکوراز احتمال مسدود ساختن راه تدارکاتی هوایی ناتواز طریق روسیه سخن گفته ، درد سری دیگریست برای امریکا. این هشدار امریکا را وامیدارد در آینده  اکمالاتش را از طریق پاکستان انجام بدهد  .

اینهمه ازداغ شدن حوادث در پاکستان حکایه دارد.

صرفنظر از اینها ،هرگاه میان آصف علی زرداری ، ارتش ومخالفین امریکا بنابر عدم تجربه وکفایت اداره زرداری در رهبری کشور متشنج وحادثه سازی چون پاکستان از یکسو،  وخصلت فطری آتش افروزی ودسیسه سازی سازمان استخباراتی ISI از سوی دیگر که چیره شدن بر این دو اصل تدبر سیاسی را از دولت جدید میطلبد ،  تصادمی پیش بیاید ، شانس ابقاء زرداری درین مقام امر دشوار مینماید .

نشود خوش بینی ها رنگ ببازند ، مخصوصا که آصف علی زرداری با چلنج های گوناگونی از جمله به خاطر سابقه  بدش مبنی بر فساد اداری و اختلاس   درگذشته ، میتوانداز سوی مخالفینش ، با مشکلاتی مقابل گردد .

در مقطع کنونی با جو متشنج منطقه ،موضعگیری وی دوبعد میتواند داشته باشد که در نفس خود هردو بحران آفرین تلقی میگردد.

موضعگیری مثبت اش باناتودرهمسویی وهمکاری با آن جهت  قلع وقمع تروریستان ، ممکنست موقعیت وی راجدا   ازرهگذر نظامی مخدوش سازد .این حرکت  مسلما معنی مقابله مخصوصا باقبایل در آنسوی سرحد با پاکستان  را دارد .

 برخلاف جانبداری از قبایل در دفاع از مقابله وخواست شان مخصوصا اینکه اخیراازآدرس سران قبایل  درمنطقه سرحدی میران شاه صریحا اعلام شد که در صورت حمله نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده امریکا براردوگاه ها درمناطق قبایلی پاکستان ، آنان کابل ، بگرام وسایر نقاط  افغانستان را نشانه  خواهند گرفت ، چاره را بر موصوف  حصر خواهد ساخت .

از جا نبی اگرمصلحتا هم که شده نخواهد قبایلی هارا برنجاند ، در سطح جهانی عدم همکاری با نیروهای بین المللی ضد تروریزم را افاده میدهد.

بروزچنین یک حالتی درهردوصورت میتواند سرنوشت حا کمیت نوین درپاکستان را به چالش بکشد ودگرگونی هایی را در قبال داشته باشد

هرگاه دولتش موافقت کند که حملات امریکا در مناطق قبایلی انجام پذیرد ، مطمئنا این حالت ذهنیت منفی مردم پاکستان را علیه امریکا وحکومت جدید پاکستان برانگیخته، نتیجه یی ناگواری به بار خواهد آورد . چنانچه شاید هم برپایه ء همین مصلحت ها بوده که یوسف رضا  گیلانی صدر اعظم پاکستان اخیرا وانمود ساخت که نمیگذارد پاکستان بمبارد شود .

برهمگان هویداست که وضع متشنج کنونی ، از سیاست احزاب تند رودر پاکستان  به مثابه طراحان اصلی جنگ علیه افغانستان ناشی گردیده که لانه ها ومراکزاصلی پرورش ، تسلیح وتجهیزتروریستان والقاعده در راوولپندی ،  کراچی ولاهور قرار   دارد . به باور برخی از صاحبنظران نظامی درقدم نخست  با یست مراکز متذکره هدف قرار داده شده ، بعد  مواضع وپناهگاه های اساسی القاعده وطالبان درمناطق قبایلی آن سوی سرحد با دقت کامل وشناسایی دقیق ، نابود گردد، در غیر آن باشنده گان قبایل آنسوی سرحد ، سرنوشتی جزء کشتار بیرحمانه افراد ملکی بیگناه افغانستان نخواهند داشت .

منطبق برستراتیژی جدیدا اعلام شده امریکا مبنی بربمباردمان لانه های  هراس افگنان وتروریستان در داخل خاک پاکستان که به تازه گی ها آغاز یافته ، فضای  آینده سیاسی پاکستان را که اثرات منفی آن برافغانستان به هیچوجه نمیتواند بی تاثیر باشد ، مکدر وتاریک خواهد ساخت .

از جانبی چنین استنتاج میگردد که بعید مینماید  ISI  بنا برسرشت فطری اش ، دست از تک روی وتفتین برداشته وبا دولت جدید همکار وهمگام گردد وبه نیت نیک تبارز یافته آصف علی  زرداری دربرابردولت افغانستان لبیک گوید .

نتیجه روشن است .  اگر اعجازی رونما گردد وISI هماهنگ با دولت جدید به حیات سیاسی -نظامی کشورش ادامه بدهد وثبا ت سیاسی ونظامی مطلق در آن کشور مستقر گردد ، طلسم ناممکن ختم جنگ در افغانستان  سر انجام خواهد شکست ورویاء ها به حقیقت خواهند پیوست.

آری ، وقتی یکی ازعوامل اصلی بازدارنده صلح وتحمیل کننده جنگ در افغانستان یعنی اردو وISI پاکستان برمخاصمتش منحیث طراح اصلی جنگ درافغانستان پایان بخشد وبه مفهوم واقعی میان دوکشور اخوت تامین گردد، دیری نخواهد گذشت که مردم رنجدیده افغانستان ، فرشته صلح را در فضای کشور شان به تماشا بنشینند .

 


بالا
 
بازگشت